سمبل آفرینش خدا
19 اردیبهشت 1391 توسط بارانی
مادر، دستش را می گذارد روی شانه ام، یا علی می گوید زیر لب و بر می خیزد؛ مادر، پوکی استخوان دارد و پاکی قلب. مادر، قرص خواب می خورد؛ لورازپام 10. راحت تر می خوابد انگار. قند خون مادر بالاست. دلش اما همیشه شور می زند برای ما؛ بیشتر شور من و زندگی من را. اشک های مادر مروارید شده است در صدف چشمانش؛ دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید! حرف ها دارد چشمان مادر؛ گویی زیرنویس فارسی دارد! دستانش را نوازش می کنم؛ داستانی دارد دستانش. مادر، سمبل مهندسی آفرینش خداست. به خدا قسم به بهشتت نمی روم خدا اگر مادرم آنجا نباشد.
مادرم روزت مبارک