حکایت
آیه الکرسی مانع سارقان شد:
امام صادق (ع) فرمودند :دو تن از برادران رضاعی رسول خدا (ع) به ایشان آمده و گفتند ای رسول خدا (ع) ما برای تجارت قصد رفتن به شام را داریم . دعایی به ما بیاموز تا آن را بخوانیم حضرت فرمود : بعد از اینکه در جایی اقامت کرده و نماز عشا را خواندید اگر یکی از شما قصد خواب داشت و پهلوی خویش را بر بستر نهاد ، ابتدا تسبیح حضرت فاطمه (ع) را بگوید و سپس آیةالکرسی را بخوانید تا اینکه از همه چیز محفوظ باشد .
پس از اینکه این دستور العمل را از پیامبر (ع) شنیدند به راه افتادند ، ولی چند سارق آنها را تعقیب کردند؛ وقتی برای خواب محلی را برگزیدند ، سارق نوجوانی را فرستادند تا از آنان خبر گیرد که خوابند یا بیدار ؟ نوجوان به نزد آنان آمد و دید دو دیوار بلند و کشیده در آن محل است ، لذا به هر طرف که آمد همین دو دیوار را دید . به سوی یاران خویش بازگشت و قسم یاد کرد که به جزء دو دیوار بلندی چیزی را ندیده است .آنان گفتند : تو دروغ می گویی ؟ و خودشان به آن محل رفتند و دو دیوار بلند دیدند . صبح که شد دوباره به نزد آنها آمدند و گفتند : دیشب کجا بودید ؟ آن دو پاسخ دادند : ما همین جا بوده و جایی نرفته بودیم .
دزدان گفتند : ما دیشب به نزد شما آمدیم ولی جزء دو دیوار چیزی ندیدیم بگوئید ماجرا از چه قرار است ؟
گفتند : ما به نزد رسول خدا(ع) رفتیم و ایشان آیةالکرسی و تسبیح را به ما آموخت .
( نام کتاب :آیةالکرسی ، نادر مرادی پینوندی ،ناشر : زمزمه زندگی ، چاپ اول 1387 ، چاپ د ژ ، ص 109 )