آداب درس طلبگی
غنیمت شمردن عمر
امام علی علیه السلام می فرماید: فرصت ها را غنیمت بشمارید. به درستی که آنها مانند ابرها در گذرند.
این نکته بسیار حائز اهمیت است. ما در زندگی طلبگی مان فرصتهای بسیاری را از دست می دهیم.
گاهی از آن به وقت مرده یاد می شود. همان زمان های کوتاهی که وقتی آنها را در مقیاس وسیع تری لحاظ کنید خواهید دید که مدت زمان قابل توجهی خواهد شد.
به عنوان مثال کسانی که از صبح تا ظهر مشغول مطالعه و تحصیل هستند اگر در این میان فقط یک ساعت وقت را به صحبت های بی مورد و یا کارهای بدون اهمیت اختصاص بدهند, در هفته درسی 5 ساعت را از دست خواهند داد.
این عدد در یک ماه به 20 ساعت و در یک سال به 240 ساعت افزایش پیدا می کند. یعنی در یک سال 10 روز کامل به هدر خواهد رفت.
پرواضح است که در همین دوره 10 روزه می توان استفاده های بسیاری برد و بهره های علمی زیادی به دست آورد.
بسیاری از بزرگان ما از همین دقایق کوتاه استفاده کرده و توانسته اند کارهای بزرگی انجام دهند. در زمان ما نیز از این مصادیق وجود دارد.
محدث بزرگ سید نعمت الله جزایرى رحمه الله مى گوید:
ما در روشنایى ماه كتاب مى خواندیم و من كتابهاى كافیه و شافیه و الفیه ابن مالك را حفظ مى كردم و شبهایى كه روشنایى ماه نبود كتابهایى را كه حفظ كرده بودم از حفظ تكرار مى كردم .
در تابستان گاهى تا اذان صبح مطالعه مى كردم و بعد از اذان مختصرى مى خوابیدم . آن گاه تا ظهر به تدریس مى پرداختم .(1)
آیه الله آخوند ملا على همدانى قدس سره براى وقت خود ارزش بسیار قائل بود، حتى از فرصتهاى كوتاه هم استفاده مى كرد و معمولا هر جا مى رفت كتابى زیر بغلش بود.
ابو یعلى جعفرى داماد شیخ مفید رحمهما الله درباره مفید مى گوید: (( او جز پاسى از شب نمى خفت ، آن گاه به پا مى خاست و نماز مى گزارد، كتاب مى خواند، یا درس مى گفت یا قرآن تلاوت مى كرد.))(2)
در شرح حال ابوریحان بیرونى آمده است : آنى از اشتغالات علمى غفلت نكرد و دستش از تحریر و زبانش از تقریر و مغزش از فكر و چشمش از مطالعه فراغت نداشت .
یكى از رفقاى ابوریحان در حال احتضار بر وى وارد شد. آن حكیم علم دوست و تشنه معارف مساءله اى ریاضى از وى پرسید.
او گفت : ((در این حال چه جاى سوال است .)) حكیم گفت : ((وداع با دنیا با علم به این مساله بهتر از وداع با جهل به آن است .)) او پاسخ سوال را گفت و از نزد او خارج شد. در اثناى راه بود كه ابوریحان از دنیا رفت .(3)
زمان به سرعت در گذر است . باید از زمان استفاده كرد. استاد بزرگوارى مى گفت : طلبه باید یكى از بابهاى تفعیل را داشته باشد: تحصیل ، تدریس ، تحقیق ، تبلیغ ، و اگر خالى از این بابها باشد، باید او را تلقین كنند تا برود! چنانكه براى مرده در قبر تلقین مى خوانند.
اهمال و بیهوده گذرانى زمینه ساز سلطه شیطان است ، چنانكه امام صادق (علیه السلام ) فرمود: اما المهمل لاوقاته فهو صید الشیطان .(4) اما کسی که نسبت به وقت هایش سهل انگار و اهمال کار است پس قطعا شکار شیطان خواهد بود.
4. احترام به علما
احترام به علما از قدیم در میان بزگان ما مشهود بوده است. یک احترام متفاوت و شایسته و در خور ستایش و تحسین. این نکته از توصیه و تاکید روایات اهل بیت علیهم السلام و همچنین سیره و روش بزرگان ما قابل استفاده است.
بسیارى از علماى بزرگ هنگام یاد كردن از استاد خود با جمله ((روحى فداه )) علاقه و محبت عمیق و سرشار خود را به استاد ابراز مى كردند. از جمله امام خمینى قدس سره پس از ذكر نام استاد خود مرحوم آیه الله شاه آبادى رحمه الله این تعبیر را به كار مى برد.(5)
استاد مطهرى در آثار خود از علامه طباطبایى چنین یاد مى كند: حضرت استاد علامه طباطبایى ((روحى فداه )).(6)
آیه الله میلانى رحمه الله به اساتید خود زیاد احترام مى گذاشت و در برابرشان اظهار كوچكى مى نمود. این حالت ایشان مخصوصا در حضور استادشان مرحوم حاج شیخ محمد حسین غروى اصفهانى قدس سره ، خیلى مشهود بود.
هر گاه ایشان را ملاقات مى كرد، دستشان را مى بوسید و پشت سرشان حركت مى كرد.
مرحوم آیه الله بروجردى قدس سره در برابر علما بسیار خاضع بود و از آنان با كمال احترام ، نام مى برد؛ خصوصا اساتید خود را بى نهایت احترام مى كرد و راضى نبود كسى به آنان كمترین بى احترامى كند.
یكى از نزدیكان امام گوید:
امام خمینى قدس سره وقتى پس از دوران طولانى دورى از وطن به قم آمدند به قبرستان شیخان رفتند و بر سر قبر مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى قدس سره حاضر شدند و در كنار آن نشستند.
آن گاه به نشانه تواضع ، یك طرف عمامه خویش را باز كردند و با آنكه همیشه دستمال همراه داشتند با گوشه عمامه خود غبار سنگ قبر استاد را زدودند و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداختند.(7)
منابع:
1- انوار نعمانیه ، ج 4، ص 306، به نقل از گوهر وقت ، ص 155.
2- فیض القدیر، ص 117.
3- گوهر وقت ، ص 146.
4- بحارالانوار، ج 69، ص 124 - 125، باب 100، ح 2.
5- اربعین حدیث ، ص 20، ص 67، ص 111، ص 123، ص 185، ص 590، ص 622، ص 653.
6- سیرى در نهج البلاغه ، ص 52.
7- آن سفر كرده ، ص 40.