يک اقدام تروريستي عليه نظام اجتماعي و سياسي
هفتم تيرماه يادآور واقعهاي تلخ، از يک اقدام تروريستي عليه نظام اجتماعي و سياسي ايران است، حادثهاي تکاندهنده ، که براثرآن، رييس وقت ديوان عالي کشور و 72 تن از نمايندگان مردم، چهرههاي شاخص و مديران کشور به شهادت رسيدند.
انفجاري که در غروب هفتم تيرماه 1360، منطقه مرکزي تهران معروف به “سرچشمه” را لرزاند ، بهمثابه يک زنگ خطر بود ، اما گويا وجدان بيدار وگوش شنوايي آن روزها در جهان نبود که به قضاوت درباره اين اقدام تروريستي بپردازد.
اين واقعه تاريخي با شهادت دکتر “سيد محمد حسيني بهشتي” و گروهي از نيروهاي وفادار به انقلاب نوپاي اسلامي در نخستين سال دهه 60، اگرچه ضايعهايعظيم، براي ملت ايران بود، اما آثار و تبعات منبعث از آن، در اشاعه رفتارهاي تروريستي درجهان بيتاثير نبود و نتيجه بيتفاوتي قدرتهاي جهاني که با پديدههاي مختلف برخوردي دوگانهدارند، آن شد که گروههاي تروريستي با توسل به افکار افراطيتري ، همچون طالبان در خاورميانه و ديگر نقاط جهانشکل بگيرند و جهان را تهديد کنند.
با اين حال، باتوجه به اينکه ايران اسلامي خود قرباني تروريسم بوده و هزينه سنگيني هم براي آن پرداخته بود، برغم بيش از دودهه دشمنيهاي آمريکاعليه ملت ايران، در زمره نخستين کشورهايي بود که به سرعت حمله تروريستي به برجهاي نيويورک را در 11 سپتامبر محکوم کرد.
آمريکاييها که با ادعاي مبارزه با تروريسم در دو سال گذشته کشورهاي افغانستان و عراق را اشغال کردهاند. هيچ توجهي به نقش و کارکرد سياستهاي موسوم به “استاندارد دوگانه” خود در برخورد با حوادث تروريستي جهان نداشتهاند. آمريکاييها بجاي آنکه دامنه فعاليتهاي گروههاي تروريستي راکه اقدامهاي تروريستيشان در ايران، غير قابل انکار بوده است، محدود کنند،عرصه فعاليتهاي آنان را وسعت بخشيدند و حتي به تقويت طيفهاي خشونتطلبي درمنطقه همچون طالبان پرداختند که هزينه سنگين آن را ملتهاي منطقه ميبايست پرداخت کنند.
شايد اگر درهمان سالها، ريشههاي چنين رفتارهايي در سطح مجامع بينالمللي و حقوق بشري ، شناسايي و براي خشکاندن چنين تفکراتي، فارغ از اختلافات سياسي کشورها در روابط بينالملل، يک اقدام جمعي طراحي ميشد،هيچگاه شاهد اقدامهاي بعدي تروريستي درجهان نبوديم.
اما بهشتي هم در حيات سياسي و اجتماعي خود و هم درنوع مرگي که انتخابکرد ، يک درس و عبرت تاريخي براي ملت ايران و همه جهانيان بود.
او که قرباني خشونت و تروريسم شد، انساني وارسته بود که در تمام طول زندگي به گفت وگو و مفاهمه و بحث و مناظره اعتقاد قلبي داشت .
هنوز هم ميتوان کلام منطقي و استدلالهاي علمي او را که در مناظرههاي تلويزيوني با مخالفان و مدعيان در روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي بر زبان جاري ميکرد، شنيد.
حضور پدرانه شهيد بهشتي در جمع دانشجويان و دانشگاهيان را نميتوان انکار کرد و به فراموشي سپرد،درحالي که او را دوره ميکردند و بدون مانع و حصاري،پاسخهايش را ميشنيدند.
بهشتي را اگر منصفانه تحليل کنيم و شهادتش را اگر خارج از هياهوي تبليغات مورد ارزيابي قرار دهيم ، به جرات ميتوان شهادت او را “ترور فرهنگگفتمان” و فراتر از آن “ترور مردمسالاري واقعي” ناميد.
جوان امروز کشور بايد بداند که بهشتي در صحنههاي مختلف بحث و جدل چه با مدعيان داخلي و چه با مخالفان خارجي، همواره با منطق و اسلحه آگاهي و گفتمان رودرو ميشد و با دانشي که از سالها جهاد در دو سنگر مبارزه و علم اندوخته بود، تعاطي افکار را بر هرگونه خشونت ارجح ميدانست.
“سيد محمد حسيني بهشتي” که نقش بسزايي در پيروزي انقلاب اسلامي ملت ايران در سال 1357 داشت ، در سال 1307 در خانوادهاي روحاني در اصفهان ديده به جهان گشود و پس از طي تحصيلات مرسوم ، وارد حوزه علميه اصفهان شد.
سپس، در سال 1325 راهي حوزه قم شد و از محضر استاداني چون امام خميني (ره) ، آيت الله طباطبايي ، آيتالله حايري يزدي و آيتالله بروجردي کسب فيض کرد.
دکتر بهشتي از سال 1341 بصورت فعال در تلاشهاي انقلابي مردم مسلمان ايران به رهبري امام خميني (ره) براي برقراري نظام اسلامي در کشور شرکت کرد و در سال 1342 به پيشنهاد حضرت امام (ره) به منظور رشد و گسترش فرهنگاسلامي ، عضو شوراي چهار نفره جمعيت موتلفه شد.
وي در سال 1343 به آلمان عزيمت کرد و در آنجا هسته اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان گروه فارسي زبان را با هدف شناساندن اسلام به اروپاييان ومعرفي اسلام انقلابي به نسل جوان پايه گذاري کرد.
دکتر بهشتي درسالهاي آخر دهه 40 در آلمان نقش مهمي در برپايي محافل علمي و آگاه کننده مذهبي سياسي براي ايرانيان و مسلمانان مقيم اين کشور در مجامع دانشگاهي و مراکز ديني ايفا کرد.
دکتر بهشتي در اسفند ماه سال 1358 با حکم امام خميني (ره) به سمت رييس ديوانعالي کشور منصوب شد و در طول مسووليتش، در اين سمت ، خدمات شايان توجهي انجام داد.
آيتالله بهشتي و 72 تن از دستاندرکاران و کارگزاران جمهوري اسلامي در هفتم تيرماه سال 60 دراثر انفجار دفتر مرکز حزب جمهوري اسلامي به دست عوامل گروهک منافقين به شهادت رسيد.