منتظر عدالت گستر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

با خود خلوت کن

11 بهمن 1390 توسط بارانی
 نظر دهید »

شیرین پلو

08 بهمن 1390 توسط بارانی

مواد لازم

مرغ 1 کیلوگرم یا گوشت بدون استخوان پخته شده گوسفند 800 گرم

پیاز متوسط 2 عدد

برنج 750 گرم

کره 100 گرم

خلال بادام 1 پیمانه

خلال پسته 1 پیمانه

خلال پوست پرتقال و پوست نارنج خشک 4/3 پیمانه

زعفران 1 قاشق چایخوری

شکر 1.5 پیمانه

آب 2 پیمانه

نمک و روغن به میزان لازم

شیرین پلو

طرز تهیه

ابتدا خلال پوست پرتقال و نارنج را دو بار در آب جوشانده و آن را به مدت 6 ساعت در آب خنک قرار داده و دو بار آب آنرا عوض کرده تا مزه تلخ آن گرفته شود.پس از آن خلال پوست پرتقال و نارنج را در سبد یا صافی ریخته تا آب آن گرفته شود.

دو پیمانه آب و شکر را مخلوط کرده و کمی بجوشانید سپس خلال پوست پرتقال و نارنج که قبلا تلخی آن را گرفته اید به شربت حاصل اضافه نمایید و مدتی صبر کنید تا چند جوش بزند و طعم شیرین شربت به خلال ها نفوذ کند.

ظرف شربت و خلال پوست پرتقال را برداشته و بگذارید تا خنک شود،خلال بادام و خلال پسته را آب بکشید و داخل ظرف شربت و پوست پرتقال بریزید.

برنج را در آب به مدت دو ساعت خیس نمایید.

پیازها را خرد کرده و در ماهیتابه با روغن سرخ نمایید تا رنگ آن طلایی شود.تکه های مرغ را به پیاز داغ اضافه نموده و کمی دو طرف آن را سرخ می کنیم.نمک،فلفل و 50 گرم کره به همراه یک لیوان آب به مرغ اضافه کرده و می گذاریم تازمانی که نصف لیوان آب باقی بماند مرغ بپزد و بعد از آن استخوان های مرغ را جدا نمایید.به جای مرغ می توان از گوشت پخته شده بره استفاده نمود.

برنج خیس شده را طبخ کرده و سپس مانند پلوی ساده آبکش کرده، روغن در کف دیگ ریخته و ته دیگ را با چند کفگیر برنج بوشانید.سپس روی آن تکه های مرغ را بچینید و با کفگیر سوراخدار خلال ها را از شربت بگیرید و روی مرغ ها یا گوشت بپاشید.

باقیمانده برنج را روی مواد بریزید و 50 گرم کره را آب کرده به همراه آب مرغ باقیمانده و زعفران روی آن بدهید و بگذارید روی حرارت ملایم تا بپزد.

بعد از پخت شیرین پلو آن را در دیس کشیده و روی آن را با یک لایه برنج زعفرانی بپوشانید و با باقیمانده خلال ها دیس شیرین پلو را تزئین نمایید. در صورت لزوم می توانیدکمی هم دارچین روی آن بپاشید و یا از زرشک هم برای تزئین استفاده نمایید.

 

 2 نظر

پیام های قرآنی

08 بهمن 1390 توسط بارانی


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (الحجرات/١٠)

قطعا مؤمنین برادر یکدیگرند



فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ (المآئده/٤٨)

در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرید



وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣ )

با مردم نیکو سخن بگوئید



وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء٣٤)

به عهد و پیمان خود وفا کنید



اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى (المائده/٨)

عدالت پیشه کنید که آن به تقوی نزدیکتر است



الا بذکر الله تطمئن القلوب (رعد/2

آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می گردد



فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ (ص/٢٦)

بین مردم به حق حکم و قضاوت کن



إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ (محمد/٧)

اگر (دین) خدا را یاری کنید او هم شما را یاری می کند



وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى (المآئده/٢)

در (کارهای ) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنید



وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً (الانبیاء/٣٥)

با خیر و شر شما را آزمایش می کنیم



إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ (هود/١١٤)

قطعا نیکیها بدی ها را از بین می برند



وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (النساء/١٩)

با زنان به نیکی و شایستگی معاشرت کنید



إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (الحجرات/١٢)

قطعا بعضی از گمانها گناه است



وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (الهمزه/١)

وای بر هر عیب جوی هرزه زبان



لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأزِيدَنَّكُمْ (ابراهیم/۷ )

اگر شکرگزار نعمتها بودید (نعمتهایم را) افزون خواهم نمود



إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (الحجرات۱۳)

همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست



وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ (بقره/۱۹۱)

فتنه انگیزی از کشتار سخت تر (وبدتر) است



وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ (البقره/۲۳۷)

فضل و نیکی به یکدیگر را از یاد نبرید



وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ (الشوری/ ۳۸)

(مؤمنین) کارشان با مشورت یکدیگر انجام می گیرد



أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (النساء/۸۲)

پس چرا در قرآن تدبر و اندیشه نمی کنند ؟



إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (المائده/۱۳)

قطعا خداوند نیکو کاران را دوست می دارد



وَوَصَّيْنَا الإنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا (الاحقاف/۱۵)
ما انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش کردیم



إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ (الاسراء/۵۳)

همانا شیطان بین انسانها دشمنی و فساد ایجاد می کند



وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ (الحج/۲۸)

وافراد درمانده و فقیر را اطعام کنید



وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ (الحج/۳۰)

از گفتار باطل و نا حق دوری کنید


فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ (هود/١١٢)

همانگونه که مامور شدی (دستور رسیده تورا) پایداری و استقامت کن



فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ (العنکبوت/١٧)

فقط روزی را در نزد خدا(از جانب او) بجوئید



مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ (الروم/٤٤)

هرکس کافر شود کفرش به ضرر خود اوست



فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ (الروم/٦٠)

صبر کن که وعده خداوند حق است



ِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان/١٣)

قطعا شرک به خدا ستم بسیار بزرگی است



أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ (الزمر/٣٦)

مگر خدا کفایت گر بنده خود نیست ؟



إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ (لقمان/١٦)

قطعا خداوند بسیار لطیف و آگاه است



وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ (لقمان/٣٤)

خداست که باران رحمت را نازل می کند



وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ (الاحزاب/٣٧)

خداوند سزاوارتر و مستحق تر است که از او بترسی



َ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا (الاحزاب/٣٩)

خداوند آنچه را که در قلب شماست می داند



َ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ (الاحزاب /٥١)

گفتار درست و محکم و استوار بگوئید



أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ (البقرة/٢٦٧)

از چیز های پاکیزه ای که به دست آورده اید انفاق کنید



هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ (فاطر/٣)

آیا آفریننده ای غیر از خدا هم هست

 نظر دهید »

شهادت امام حسن عسگری علیه السلام

08 بهمن 1390 توسط بارانی

بار دیگر شد ز کینه                زنده غم های مدینه

چون بقیع ، سامرا از کین خراب است       قلب شیعه در این ماتم کباب است

   

شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجری نوشته اند .در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبيدالله بن خاقان گويد روزی برای پدرم ( که وزير معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - يعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد . خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . يکی از ايشان نحرير خادمبود که از محرمان خاص خليفه بود ، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبيبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گرديده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای  مسيحی و يهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبيد و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند . و اين کارها را برای  آن مي کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته ، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن  29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی  خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد … تا دو سال تفحص احوال او مي کردند … . اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) مي پيوست ، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدين جهت به بهانه های  مختلف در خانه حضرت عسکری علیه السلام رفت و آمد بسيار مي کردند ، و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بيابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم علیه السلام و حضرت موسی  علیه السلام تکرار مي شد .

 

 

 نظر دهید »

وصیت نامه دکتر چمران

20 دی 1390 توسط بارانی




ای محبوب من، آخر تو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا از عشق سخن برانم یا از سوز درونی خود بازگو کنم… اما من، منی که وصیت می کنم، منی که تو را دوست می دارم… آدم ساده ای نیستم!… من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق و مظهر فداکاری و گذشت و تواضع و فعالیت و مبارزه ام، آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه ای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است … به سه خصلت ممتاز شده ام:

1. عشق که از سخنم و نگاهم و دستم و حرکاتم و حیات و مماتم می بارد. در آتش عشق می سوزم و هدف حیات را جز عشق نمی شناسم. در زندگی جز عشق نمی خواهم، و جز به عشق زنده نیستم.

2. فقر که از قید همه چیز آزاد و بی نیازم. و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند، تأثیری در من نمی کند.

3. تنهایی که مرا به عرفان اتصال می دهد. مرا با محرومیت آشنا می کند. کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق می سوزد. جز خدا کسی نمی تواند انیس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشکهای او را پاک نخواهند کرد. جز کوههای بلند راز و نیازهای او را نخواهند شنید و جز مرغ سحر ناله های   صبحگاه او را حس نخواهند کرد. به دنبال انسانی می گردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد. ولی هر چه بیشتر می گردد، کمتر می یابد …
کسی که وصیت می کند آدم ساده ای نیست. بزرگترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیباترین و شدیدترین عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگی میوه چیده، از هر چه زیبا و دوست داشتنی است برخوردار شده، و در اوج کمال و دارایی همه چیز خود را رها کرده و به خاطر هدفی مقدس، زندگی دردآلود و اشکبار و شهادت را قبول کرده است.

آری ای محبوب من، یک چنین کسی با تو وصیت می کند …
وصیت من درباره مال و منال نیست. زیرا می دانی که چیزی ندارم، و آنچه دارم متعلق به تو و حرکت و مؤسسه است. از آنچه به دست من رسیده، به خاطر احتیاجات شخصی چیزی بر نداشته ام. جز زندگی درویشانه چیزی نخواسته ام. حتی زن و بچه ها و پدر و مادر نیز از من چیزی دریافت نکرده اند. آنجا که سر تا پای وجودم برای تو و حرکت باشد، معلوم است که مایملک من نیز متعلق به تو است.

وصیت من درباره قرض و دین نیست. مدیون کسی نیستم، در حالی که به دیگران زیاد قرض داده ام.
به کسی بدی نکرده ام. در زندگی خود جز محبت، فداکاری، تواضع و احترام نبوده ام. از این نظر نیز به کسی مدیون نیستم …

آری وصیت من درباره این چیزها نیست …

وصیت من درباره عشق و حیات و وظیفه است …

احساس می کنم که آفتاب عمرم به لب بام رسیده است و دیگر فرصتی ندارم که به تو سفارش کنم. وصیت می کنم، وقتی که جانم را بر کف دستم گذاشته ام، و انتظار دارم هر لحظه با این دنیا وداع کنم و دیگر تو را نبینم…

تو را دوست می دارم و این دوستی   بابت احتیاج و یا تجارت نیست. در این دنیا به کسی احتیاج ندارم. حتی گاهگاهی از خدای بزرگ نیز احساس بی نیازی می کنم … از او چیزی نمی طلبم و احساس احتیاج نمی کنم. چیزی نمی خواهم، گله ای نمی کنم و آرزوئی ندارم. عشق من به خاطر آن است که تو شایسته عشق و محبتی، و من عشق به تو را قسمتی از عشق به خدا میدانم. همچنانکه خدای را می پرستم و عشق می ورزم، به تو نیز که نماینده او در زمینی عشق می ورزم. و این عشق ورزیدن همچون نفس کشیدن برای من طبیعی است …
عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی وخودبینیی رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی  لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است …

به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنایی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می   بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم …

می دانم که در این دنیا به عده زیادی محبت کرده ام، حتی عشق ورزیده ام، ولی جواب بدی دیده ام. عشق را به ضعف تعبیر می کنند و به قول خودشان زرنگی   کرده از محبت سوءاستفاده می نمایند! اما این بی خبران نمی دانند که از چه نعمت بزرگی که عشق و محبت است، محرومند. نمی دانند که بزرگترین ابعاد زندگی   را درک نکرده اند. نمی دانند که زرنگی آنها جز افلاس و بدبختی و مذلت چیزی نیست …

و من قدر خود را بزرگتر از آن می دانم که محبت خویش را از کسی دریغ کنم. حتی اگر آن کس محبت مرا درک نکند و به خیال خود سؤاستفاده نماید. من بزرگتر از آنم که به خاطر پاداش محبت کنم، یا در ازاء عشق تمنایی داشته باشم. من در عشق خود می سوزم و لذت می برم. این لذت بزرگترین پاداشی است که ممکن است در جواب عشق من به حساب آید …
می   دانم که تو هم ای محبوب من، در دریای عشق شنا می کنی. انسانها را دوست می داری. به همه بی دریغ محبت می کنی. و چه زیادند آنها که از این محبت سوءاستفاده می کنند. حتی تو را به تمسخر می گیرند و به خیال خود تو را گول میزنند … تو اینها را می دانی ولی در روش خود کوچکترین تغییری نمی دهی … زیرا مقام تو بزرگتر از آن است که تحت تأثیر دیگران عشق بورزی و محبت کنی. عشق تو فطری است. همچون آفتاب بر همه جا می تابی و همچون باران برچمن و شوره زار می باری و تحت تأثیر انعکاس سنگدلان قرار نمی گیری …
درود آتشین من به روح بلند تو باد که از محدوده تنگ و باریک خودبینی و خودخواهی بیرون است و جولانگاهش عظمت آسمانها و اسماء مقدس خداست.

عشق سوزان من فدای عشقت باد، که بزرگترین و زیباترین مشخصه وجود توست، و ارزنده ترین چیزی است که مرا جذب تو کرده است، و مقدس ترین خصیصه ای است که در میزان الهی به حساب می آید …

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 49
  • 50
  • 51
  • ...
  • 52
  • ...
  • 53
  • 54
  • 55
  • ...
  • 56
  • ...
  • 57
  • 58
  • 59
  • ...
  • 62
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

منتظر عدالت گستر

بشنو از نی چون حکایت می کند/ از جدائی ها شکایت می کند / کز نیستان تا مرا ببریده اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده اند / سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق/ هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش / من به هر جمعیتی نالان شدم / جفت بدحالان و خوش حالان شدم / هر کسی از ظن خود شد یار من / دردرون من نجست اسرار من / سر من از ناله من دور نیست / لیک چشم و گوش را آن نور نیست/ با لب دمساز خود گر جفتمی / همچو نی من گفتنی ها گفتمی / بشنوید ای دوستان این داستان / خود، حقیقت نقد حال ماست آن...

موضوعات

  • همه
  • حرف دل
  • دانستنی ها
  • زمین شناسی
  • مناجات
  • خبر
  • آشپزی
  • پزشکی
  • حکمت های نهج البلاغه
  • مذهبی
  • حکایت
  • حدیث
  • یادگاران
  • حرف دل
  • خاطرات شهدا و بزرگان
  • سخنان امام
  • تقویم تاریخ
  • درکوچه های ظهور
  • اخلاقی - تربیتی
  • یاد استاد
  • معرفی زنان نمونه
  • بر بال نماز
  • معراج خاکیان
  • نردبان آسمان
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خبرنامه

اوقات شرعي

منتظر عدالت گستر

قالب وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً آمین یا رب العالمین

*******<-BlogTitle->*******
<-BlogDescription-> صفحه نخست ایمیل مدیر
<-BlogTitle->
<-PostTitle->

<-PostContent->
ادامه مطلب
نوشته شده توسط <-PostAuthor-> در <-PostDate->
لینک مطلب


  • منوی سایت
  • صفحه نخست
  • پست الکترونیکی
  • آرشیو
  • اضافه به علاقه مندی ها
  • این سایت را صفحه اصلی خود کنید
  • درباره وبلاگ
  • <-BlogAbout->
  • لینکستان
  • قینرجه و انتظــــــار

    قینرجه آنایوردوم
  • لینکدونی
  • <-LinkTitle->
    آرشیو پیوندهای روزانه
  • پیوندها
  • <-LinkTitle->
  • نوشته پیشین
  • <-ArchiveTitle->
  • آرشیو موضوعی
  • <-CategoryName->
  • نویسنده
  • <-AuthorName->
  • لوگوی سایت

  • ">" dir="ltr" size="20">

  • جستجو
  • :جستجو در گوگل
    :جستجو در همین صفحه

  • آمارسایت
  • »افراد آنلاین:
    »تعداد بازدیدها:
    »کاربر: Admin

  • کدهای شما

  • <-BlogCustomHtml->
  • Design By shrshr
  • طراحی قالب با


    POWERED BY
    BLOGFA.COM

    کپی برداری از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز میباشد .

    All Rights Reserved 2005-2006 © by <-BlogId->.blogfa.com

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس