یک عدد پیاز ساطوری
نیم کیلو ماهیچهء گوسفندی یا قلم خرد کرده
نیم کیلو سبزی ساطوری
نیم پیمانه لوبیا چشم بلبلی خیسانده
پنج عدد لیمو عمانی سوراخ کرده
روغن و نمک به مقدار لازم
تره و جعفری به مقدار برابر ( با کمی شنبلیله )
دو یا سه قاشق روغن را در دیگ روی آتش ملایم داغ کنید و پیاز را در آن تفت بدهید تا کمی رنگ بگیرد . هر چقدر هم انتظار بکشید و سعی به خرج دهید میزان تغییر رنگ از زردی تا سیاهی بیشتر نخواهد بود ( نه کمتر و نه بیشتر ) و داشتن انتظار طیف دیگری از رنگ هم ابلهانه می نماید . پس بهتر است با این پیش زمینه عمل کنید و بدانید که غذا هیچ گونه تعهدی نسبت به شما ندارد .
گوشت را اضافه کنید و ده تا دوازده دقیقه بچرخانید تا سرخ شود . لوبیا را با شش پیمانه آب اضافه کنید و به جوش بیاورید . این آسانترین کار است چون احتیاج زیادی به فکر کردن ندارد . فقط کافی ست حرارت باشد و صبر . حرارتی که از یک منبع ثابت و با میزان فشار یکسان وارد می شود .
سپس آتش را کم کنید . در دیگ را ببندید و گوشت و لوبیا را دو ساعت بپزید . وقتی که در دیگ بسته است دیگر خیالتان آرام است چون درون دیگ را نمی بینید . شعله ای که به کار گماشته اید کار خودش را می کند و وجدان هم در این میانه نقشی ندارد . حتی می توانید از دور به تماشا بنشینید و به لرزشهای در دیگ که با فشار بخار در زیر آن رقصی جنون آمیز دارد دل بسپرید .
در پایان ساعت دوم لیمو را با کمی نمک اضافه کنید . توجه داشته باشید که زمان نقش بسیار مهمی ایفا می کند . همه چیز باید خوب جا بیفتد . ( لوبیای چشم بلبلی را که زود پزتر است بهتر است در پایان ساعت اول بریزید یا جداگانه بپزید و اضافه کنید ) همیشه باید درجهء پخته شدگی را از قبل تشخیص دهید تا کارتان راحت تر و بهتر انجام بگیرد . بعضی ها را می توان از قبل آماده کرد و برخی را بهتر است ضرب العجلی وارد ماجرا کنید .
پنج – شش قاشق روغن در تابه روی آتش ملایم داغ کنید . سبزی را در آن بریزید و با قاشق چوبی بیست تا بیست و پنج دقیقه بچرخانید تا آب سبزی بخار شود و روغن آن رنگ سبز بگیرد . این سبزی را در پایان ساعت اول روی گوشت بریزید و زیر و رو کنید . آتش را کم کنید و در دیگ را نیمه باز بگذارید تا خورش به روغن بنشیند .
لوبیای چشم بلبلی روش قدیم است و اخیرا بیشتر لوبیای قرمز یا چیتی به کار می برند . با اینحال بعضی مفاهیم تغییر ناپذیرند و سیر تحول از لوبیا چشم بلبلی تا چیتی هم از آن جمله است ، و تصور نمی شود که روزی لوبیاها جای خود را به چیزی مثل هویج واگذارند .
هنگام کشیدن در هر بشقاب یک لیمو بگذارید و هنگام غذا خوردن لیمو را با قاشق فشار دهید . لیمو و آداب خوردنش بدین منظورند تا مکثی بر این غریبگی کنیم و درباره اش فکر کنیم وگرنه هنوز هم علت حقیقی و روانشناسانهء آن معلوم نشده است . سعی زیادی در نو آوری نداشته باشید . فقط مجری باشید و دنباله رو ! این غذای محبوب ما ایرانیهاست .