حدیثی دل نشین
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در شرح غررالحکم می فرمایند:
سنگ را از جایی که بسوی تو آمده است، به همان جا برگردان؛ زیرا بدی، چه بسا جز با بدی دفع نمی شود.
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در شرح غررالحکم می فرمایند:
سنگ را از جایی که بسوی تو آمده است، به همان جا برگردان؛ زیرا بدی، چه بسا جز با بدی دفع نمی شود.
اهمیت کار
امام صادق عليه السلام:
تَرْكُ التّجارةِ يَنْقُصُ العقلَ . [1]
رها كردن تجارت و کار و کسب، خرد را مى كاهد.
پی نوشت :
[1] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج2، ح۲174.
امام سجاد (علیه السلام):
ما مِنْ جُرْعَةٍ أحَبُّ إلي اللّهِ مِنْ جُرْعَتَيْنِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، أوْ جُرْعَةُ مُصيبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ(مستدرك الوسائل، ج 2، ص 424، ح 21.)
نزد خداوند متعال حالتي محبوبتر از اين دو نيست: حالت غضب و غيظي كه مؤمن با بردباري و حلم از آن بگذرد و ديگري حالت بلا و مصيبتي كه مؤمن آن را با شكيبائي و صبر بگذراند.
قال رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم :
من اعطى اربع خصال فى الدنيا فقد اوتى خير الدنيا و الاخرة و فاز بحطه منهما، الاول ورع يعصمه عن محارم الله و الثانى حلم يدفع به جهل الجاهل و الثالث حسن خلق يعيش به فى الناس و الرابع زوجة صالحة تعينه فى امر الدنيا و الاخرة .
كسيكه چهار خصلت را خدا باو داده باشد لذت دنيا و آخرت را دارد و به بهره آن نائل شده است 1- پرهيز كارى از گناه 2- حليم بودن در برخورد با جهال 3- حسن خلق در معاشرت با مردم 4- زن صالحى كه باو كمك كند در كار دنيا و آخرت .
بدنيا هر كه دارد چهار خصلت ****بدارين است او داراى نعمت شود
فاءيض بحظ و بهره خويش ****ندارد در دو عالم هيچ تشويش
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
النعمة موصولة بالشكر و الشكر موصولة بالمزيد و هما مقرونان فلن ينقطع المزيد من الله تعالى ، حتى ينقطع الشكر عن الشاكرين .
نعمت و شكر بهم پيوسته اند، در عين حال شكر پيوسته بفزونى است و اين دو همواره با هم اند و هيچگاه رشته افزونى از سوى خدا قطع نمى شود تا اينكه رشته شكر از طرف شاكر بريده شود.
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
بملك الشهوة التنزه عن كل عاب .
با بدست گرفتن زمام شهوت ، انسان از هر ننگ و عيبى بر كنار خواهد ماند.
زمام شهوت ار بر دست گيرى ****به ميدان جوانمردى دليرى
تو از هر عيب و ننگى بر كنارى ****دگر شرمندگى هرگز ندارى
امام علي(علیه السلام):
بهترين جديت و کوشش آن است که همراه توفيق باشد.
قال النبي(ص) لفاطمه(س) «اي شيء خير للمرأه قالت ان لا تري رجلا و لايراها رجل فضمها اليه و قال: ذريه بعضها من بعض»
پيامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(س) فرمودند: چه چيز براي زن بهتر است حضرت فاطمه(س) فرمود: اين که مردي را نبيند و مردي او را نبيند. پيامبر(ص) حضرت فاطمه را به خود چسبانيد و فرمود ذريه اي که برخي از نسل برخي ديگراند (يعني همه در فضائل و کمالات يکدست و به مانند يکديگرند) (بحار، 43/84)
«الامام علي(ع): صيانه المرأه أنعم لحالها و أدوم لجمالها» ؛ (غررالحکم، فصل 44، حرف صاد، حديث 10)
امام علي(ع) فرمود: «پوشيدگي زن (باتوجه به موقعيت روحي و جسمي اش) براي او بهتر است و زيبايي اش را پايدارتر مي سازد».
النبي(ص): «ان من خير نسائکم المتبرجه من زوجها، الحصان عن غيره» ؛ (بحارالانوار، ج 103، ص 235)
رسول خدا(ص) فرمود: «بهترين زنان شما، زني است که براي شوهرش آرايش و خودنمايي کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».
پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم
« تلاث تخرق الحجب و تنتهی الی ما بین یدی اللّه: صریر أقلام العلماء و وطی أقدام المجاهدین و صوت مغازل المحصنات »
سه بانگِ طنین انداز است که پرده ها را می درد و پژواک آن در نهایت به خدا می رسد: بانگ قلمهای دانشمندان، بانگ قدمهای مجاهدان و بانگ چرخ بافندگی زنان پاکدامن.
« تفسیر نمونه، ج 24، ص 377 »
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
الحق منجاة لكل عامل .
حق براى كسى كه آن را بكار ببندد باعث رستگارى است .
هركه راه حق رود در روزگار ****باشد اندر هر دو عالم رستگار
باش در هر كار اندر راه حق ****تا زتاريكى در آئى چون شفق
روزي اسماء كه خواهر زن پيامبر بود با جامه بدن نما و نازكي به خانه پيامبر آمد .پيامبر روي خود را از او برگرداند و فرمود: اي اسماء ! زن ،وقتي به حد بلوغ رسيد ،نبايد جايي از بدن و اندامش ديده شود،مگر صورت و دستها.
سنن ابي داود،ج2،ص383
امام رضا (عليه السلام) در نامه اي به يكي از ياران خود نوشت: نگاه به موي زنان حرام است،چون موجب تحريك و فساد است.
بحارالانوار،ج104،باب91
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احكم الناس من فر من جهال الناس .
فرزانه ترين مردم كسى است كه از مردمان نادان بگريزد.
بود دانا همان مرد نكو حال ****كه دورى جويد از افراد جهال
اگر دورى كنى از نزد جاهل ****بعقل و دانشى در دهر كامل
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اعض على القذى والا لم ترض ابدا.
خار و خاشاك ناگواريهاى روزگار را نايده گير وگرنه هيچگاه شادمان نخواهى بود.
غم و رنج جهان را وقع مگذار ****واگرنه نيستى خوشدل در اعصار
المهاى زمان ناديده برگير ****اگر خواهى نگردى زودتر پير
قال رسول الله صلى الله عليه و آله لعلى يا على :
شرورترين افراد كسى است كه مردم از ترس بدزبانى او باو احترام بگذارند!
زشر هر كه خلق الله ترسند ****شوند از دورى او خلق خرسند
بنابر گفته نيكان و ابرار ****كنندش احترام ، او باشد زاشرار
قال رسول الله صلى الله عليه و آله لعلى يا على :
من خاف الناس لسانه فهو من اهل النار.
يا على كسى كه مردم از زبانش بترسند، او از اهل آتش است .
هر آنكس خلق ترسد از زبانش ****بود در آتش دوزخ مكانش
زبانت را، زبد گفتن نگهدار ****تو خلق الله را با آن ميازار
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احذر كل عمل يعمل فى السر و يستحبى منه فى العلانية .
دورى كن از همه عملهائى كه بجا مى آورى در پنهان و حيا مى كنى آن را در ظاهر انجام دهى
به پرهيز از عملهاى نهانى ****خدا مى داند و خود هم بدانى
حيا دارى كه خلق آن را بدانند ****تو را با آن عمل بيقدر دانند
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احذروا الشح فانه يكسب المقت و يشين المحاسن و يشيع العيوب .
دورى كنيد از بخل ، زيرا بخل دشمنى ايجاد مى كند و خوبيها را مى پوشاند و عيوب را شايع مى گرداند.
كنيد از بخل دورى اى عزيزان ****كه نبود اين صفت زاوصاف ايمان
كند بد حسن اعمالت دمادم ****كند ظاهر عيوبت را در عالم
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اخذروا ضياع الاعمار لا يبقى لكم ففائتها لا يعود.
دورى كنيد از ضايع كردن عمر در آن چيزى كه سزاوار نيست ، زيرا مدت از دست رفته و فوت شده عمر بر نمى گردد.
بكن دورى مكن ضايع تو اعمار ****به چيزى كه تو را نبود سزاوار
چو عمرت رفت ديگر نايد او باز ****نخواهى ديد از انجامت
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
«من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته؛
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.»
(بحار الانوار، ج 70، ص 249 )
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :
اخلص قلبك يكفيك القليل من العمل .
قلب خود را از نيتهاى غير خدائى خالص بگردان ، عمل اندك هم براى تو كافى خواهد بود.
زيادى عمل گر شد تو را نغز ****بود مانند جوزى خالى از مغز
خلوص نيت ار مقياس باشد ****قليلش بهتر از الماس باشد
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اجعلوا كل رجائكم لله سبحانه و لا ترجوا احدا سواه .
قرار دهيد تمام اميدوارى خود را به سوى خدا و به غير خدا به هيچ كس اميدوار نباشيد.
همه اميد خود سوى خدا كن ****حساب خلق و خالق را جدا كن
مدار از خلق عالم هيچ اميد ****كه گردى از اميد خويش نوميد
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اتقوا الله الذى ان قلتم سمع و ان اضمرتم علم .
خدا را در نظر داشته باشيد، زيرا اگر حرفى را بگوئيد او مى شنود و بر ضمير و درون دلهاى شما هم آگاه است .
براى حق بپرهيزاى خردمند ****بداندر فكر و ذكرت هيچ مپسند
چو گفتى بشنود او از زبانت ****وگر پنهان كنى داند نهانت
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
مهيا بهر مرگ خويشتن باش ****قدمردانه در اين ره بيفراش
بغفلت خفته ، زير سايه مرگ ****تو هستى مرتحل كو توشه و برگ
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
الزموا الجماعة و اجتنبوا الفرقة .
هميشه ملازم جماعت و اجتماعات اسلامى باشيد و از تنهائى و تفرقه جوئى دورى كنيد.
بود خير كثير اندر جماعت ****تو هم در اجتماع بنما شراكت
مكن از مسلمين دورى تو اى دوست ****رفاقت كردنت با خلق نيكوست
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
الزموا الجماعة و اجتنبوا الفرقة .
هميشه ملازم جماعت و اجتماعات اسلامى باشيد و از تنهائى و تفرقه جوئى دورى كنيد.
بود خير كثير اندر جماعت ****تو هم در اجتماع بنما شراكت
مكن از مسلمين دورى تو اى دوست ****رفاقت كردنت با خلق نيكوست
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
الصدق نجاح و الكذب فضاح .
راستگويى موجب نجات است و دروغگويى سبب رسوايى است .
ديگر گفتا سخن چون راست گوئى ****نجات و رستگارى را بجوئى
واگر گوئى سخنهاى دروغين ****فضيحت آرى و رسوا و ننگين
قالَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) فى وَصْفِ ما هُوَ خَیرٌ لِلنِّساءِ: خَیرٌ لَهُنَّ أَنْ لایرینَ الرِّجالَ، وَ لا یرَوْ نَهُنَّ.
حضرت در وصف این كه بهترین چیز براى زنان چیست، فرموده اند: این كه زنان، مردان را نبینند، و مردان هم زنان را نبینند.
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اشتغل بشكر النعمة عن التطرب بها.
اشتغال به شكر نعمتهاى خدا پيدا كن ، در حالى كه هنوز مشغول عيش و طرب نشده باشى .
بشكر نعمت حق باش مشغول ****بنزد منعمت هستى تو مسئول
بكن شكر نعيم ذات يكتا ****پس آنگه عيش و نوشت كن مهيا
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اقبلوا النصيحة ممن اهداها اليكم .
نصيحت را از كسيكه بشما نصيحت مى كند، بپذيريد.
زناصح كن قبول اى جان نصيحت ****اگر هستى تو شخصى با فضيلت
گر او پندت دهد بپذير از آن ****كند او كار دشوار تو آسان
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اركب الحق و ان خالف هواك و لا تبع آخرتك بدنياك .
پيرو حق باش ، اگر چه با هواى نفس مخالف كند، و هرگز آخرت خود را بدنيا نفروش .
زحق كن پيروى اى مرد ديندار ****هواى نفس خود را واقع مگذار
بامر حق تو زيرك باش و باهوش ****بدنيا آخرت را هيچ نفروش
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احزن لسانك كما تحزن ذهبك و ورقك .
محفوظ بدار زبان خود را همچنانكه طلا و نقره و غنائم خود را حفظ مى كنى .
لسانت راتو در مخزن نگهدار ****باظهار زبانت باش بيدار
چنانكه مال و زر دارى تو پنهان ****كنى محفوظشان از خوف دزدان
امام هادی علیه السلام در جواب یحیی بن زکریا که از آن حضرت خواسته بود تا از خدا بخواهد فرزندی را که در رحم همسرش است، پسر باشد فرمودند:
رُبِّ اِبنَةٍ خَیرٌ مِن اِبنٍ
چه بسا دختری که از پسر بهتر باشد.
(بحارالانوار، ج5، ص 177)
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
من قبل النصيحة سلم من الفضيحة .
كسى كه نصيحت نصيحت كننده را قبول مى كند، از رسوايى در جامعه سالم مى ماند.
قبول ار مى كنى پند و نصيحت ****نمى گردى گرفتار فصيحت
هر آنكس پند دانايان نگيرد ****به رسوايى و جهل آخر بميرد
امام هادی (علیه السلام) می فرمایند:
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا؛
اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
اجعل همك وجدك لاخرتك .
كوشش و جديت خود را براى آخرتت قرار بده .
اگر خواهى نباشى در ندامت ****بكن جديت از بهر قيامت
براى آخرت همت كن اى دوست ****تجارت بهر خود بنما كه نيكوست
امام حسین (علیه السلام):
عاقل با کسی که می ترسد او را دروغگو بدارد هم سخن نمی شود ، از کسی که می ترسد او را رد کند درخواستی نمی کند ، به کسی که می ترسد او را بفریبد تکیه نمی کند و به کسی که به امید او اطمینانی نیست امید نمی بندد.
بحارالانوار،ج3
امام حسین (علیه السلام):
کاری مکن که از آن پوزش بخواهی زیرا مؤمن نه بد میکند و نه عذر می طلبد، و منافق هر روز بد میکند و عذر می خواهد.
امام حسین (علیه السلام):
هر که از تدبیر بازماند و از چاره ها ناتوان گردد،مدارا (کلید)مشکلات اوست.
بحارالانوار
شخصی پیش امام حسین (علیه السلام)اظهار داشت : اگر نیکی به نااهل برسد تباه می شود؟ ایشان فرمودند:چنین نیست بلکه نیکوکاری همچون رگبار است که باید به نیک و بد برسد.
عَبْدُ اللّهِ بْنِ مَسْعُود، فالَ: أتَيْتُ فاطِمَةَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْها، فَقُلْتُ: أيْنَ بَعْلُكِ؟فَقالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : عَرَجَ بِهِ جِبْرئيلُ إلَي السَّماءِ، فَقُلْتُ: فيما ذا؟ فَقالَتْ: إنَّ نَفَراً مِنَ الْمَلائِكَةِ تَشاجَرُوا في شَيْيء، فَسَألُوا حَكَماً مِنَ الاْدَمِيّينَ، فَأَوْحي اللّهُ إلَيْهِمْ أنْ تَتَخَيَّرُوا، فَاخْتارُوا عَليِّ بْنِ أبي طالِب - عليه السلام - .
«بحارالأنوار، ج 37، ص 150، ح 15»
عبد اللّه بن مسعود گويد: روزي بر فاطمه زهراء - عليها السلام - وارد شدم و عرضه داشتم: همسرت كجا است؟ فرمود: همراه جبرائيل به آسمان عروج نموده است، گفتم: براي چه موضوعي؟! فرمود: بين عدّه اي از ملائكه الهي مشاجره اي شده است; و تقاضا كرده اند يك نفر از آدم ها بين ايشان حكم و قضاوت نمايد; و خداوند به ملائكه وحي فرستاد: خودتان يك نفر را انتخاب نمائيد; و آن ها هم حضرت علي بن ابي طالب - عليه السلام - را برگزيدند.
از فرمایش های گهربار امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام
امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند:
هرکه غیر شایسته ای را بستاید ،متهم گردد.
امیرالمومنین(علیه السلام) فرمودند:
کریم و جوانمرد کسی است که بدی را با خوبی پاداش می دهد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمودند:
هرکس در جوانی اش بیاموزد ، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هرکس در بزرگسالی بیاموزد، مانند نوشتن بر روی آب است.
نوادر راوندی،ص132،ج169
امیرمؤمنان(علیه السلام)فرمود:«برناکامی ها و برگشت روزگار،به چهار چیز استدلال می شود(چهار نشانه دارد):
1- سوء مدیریت
2- ریخت و پاش های نابجا
3- کم عبرت گرفتن از حوادث
4- بسیار عذر آوردن.»
*************************
غررالحکم،ص354
1 - قالَ الاْ مامُ عَلی بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤمِنینَ كانَ فی كَنَفِ اللّهِ، وَ أظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْكْبَرِ: مَنْ أعْطی النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَ رِجْلاً حَتّی یَعْلَمَ أنَّهُ فی طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها أوْ فی مَعْصِیَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْبٍ حَتّی یَتْرُكَ ذلكَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(1)
سه حالت و خصلت در هر یك از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی میباشد و از سختیها و شداید محشر در امان است.
اوّل آن كه به مردم چیزی را دهد كه از آنان برای خویش میخواهد (آنچه برای خود میپسندد را به آنان عطا كند).
دوّم آن قدم از قدم برندارد تا آنكه بداند آن حركتش در راه اطاعت خداست یا معصیت و نافرمانی او
سوّم از برادر مومن خود (به عیبی كه در خود نیز دارد ) عیب جویی نكند تا آنكه آن عیب را از خودش دور سارد
2 - قال علیه السلام: ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُكأ عَلی خَطیئَتِهِ .(2)
سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود:
نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم غیبت آنان،
مشغول شدنش به خویشتن با كارهایی كه برای آخرت و دنیایش مفید باشد.
و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.
3 - قال علیه السلام:أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فیهِ كَمُلَ إسْلامُهُ، وَ مَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِیَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقأ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلی نَفْسِهِ لِلنّاس، وَ صِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَ الاْ سْتحْیأ مِنْ كُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حسْنِ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ.(3)
چهار خصلت است كه در هركس باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات میكند كه از او راضی و خوشنود است:
1 - تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به به دوش میكشد.
2 - راست گوئی و صداقت با مردم .
3 - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتیهای در پیشگاه خدا و مردم.
4 - خوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانوادهی خود.
4 - قال علیه السلام: یَا ابْنَ آدَم، إ نَّكَ لا تَزالُ بَخَیْرٍ ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَ ما كانَتِ الْمُحاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ، وَ ما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارا.(4)
ای فرزند آدم، همیشه در عافیت و خیر خواهی بود مادامی كه از درون خود پند دهندهای داشته باشی و محاسبه(نفس) از كارهای مهمت باشد و ترس از (عاقبت امور) سرلوحهات گردد.
5 - قال علیه السلام: وَ أمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَأنْ لا تَجْعَلْهُ وِعأ لِقَلیلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِكَثیرٍ، وَ أنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِی الْحَلالِ.(5)
حقّی كه شكم بر تو دارد این است كه آن را ظرف چیزهای حرام - چه كم و چه زیاد - قرار ندهی و (نیز) در چیزهای حلال میانهروی كنی.
6 - قال علیه السلام: مَنِ اشْتاقَ إلی الْجَنَّةِ سارَعَ إلی الْحَسَناتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَنْ أشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ.(6)
كسی كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهای نیك، سرعت مینماید و شهوات را زیر پا میگذارد و هركس از آتش جهنم هراسناك باشد به درگاه خداوند از گناهانش توبه میكند و از گناهان و چیزهای حرام روی برمیگرداند.
7 - قال علیه السلام: طَلَبُ الْحَوائِجِ إلی النّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَیاةِ وَ مَذْهَبَةٌ لِلْحَیاء، وَ اسْتِخْفافٌ بِالْوَقارِ وَ هُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَ قِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَی الْحاضِر.(7)
دست نیاز به سوی مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود. و نیز موجب از بین رفتن حیا و كاهش وقار خواهد گشت. و همین خود فقر بالفعل است(كه گریبانگیر شخص شده) و (اما) كم بودن نیازمندیها از مردم خود غنا و توانمندی بالفعل است (كه شخص به آن آراسته است).
8 - قال علیه السلام:اَلْخَیْرُ كُلُّهُ صِیانَةُ الانْسانِ نَفْسَهُ.(8)
تمام سعادت و خوشبختی، حفظ (و كنترل اعضا و جوارح خود از هرگونه بدی) از سوی خویش است.
9 - قال علیه السلام: سادَةُ النّاسِ فی الدُّنْیا الاَسْخِیاء، وَ سادَةُ الناسِ فی الاخِرَةِ الاتْقیاء.(9)
در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزكاران خواهند بود.
10 - قال علیه السلام: مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَ وَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ یَوْمَ الْقِیامَةِ.(10)
هركس برای (رضا و خوشنودی) خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند میگرداند.
11 - قال علیه السلام: إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.(11)
با فضیلتترین و مهمترین مجاهدتها، عفت شكم و عورت است (از چیزهای حرام و شبهه ناك).
12 - قال علیه السلام: مَنْ زارَ أخاهُ فی اللّهِ طَلَبا لاِنْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَیَّعَهُ سَبْعُونَ ألْفَ مَلَكٍ، وَ هَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْفٍ ألا طِبْتَ وَ طابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ، فَإذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ.(12)
هركس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن كه به وعدههای الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند كرد، و نیز هاتفی از پشت سر ندایش در دهد كه بهشت گوارایت باد كه از آلودگیها پاك شدی . پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند رحمت فرایش خواهد گرفت.
13 - قال علیه السلام:إ نْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلی یَسارِكَ فَاعْتَذَرَ إلَیْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.(13)
چنانچه شخصی از سویی تو را بدگویی كند، و سپس برگردد و از سوی دیگر پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش.
14 - قال علیه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمی مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَیْفَ لایَحْتَمی مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.(14)
تعجّب دارم از كسی كه به خاطر ضررهای غذا نسبت به ( تشخیص خوب و بد ) خوراكش اهتمام میورزد ، چگونه نسبت به گناهان به خاطر زشتی و زیانش اهمیّت نمیدهد.
15 - قال علیه السلام: مَنْ أطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ أطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَ مَنْ سَقی مُؤْمِنا مِنْ ظَمَأ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحیقِ الْمَخْتُومِ، وَ مَنْ كَسا مُؤْمِنا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّیابِ الْخُضْرِ.(15)
هركس مؤمن گرسنهای را طعام دهد خداوند او را از میوههای بهشت اطعام مینماید، و هر كه تشنهای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرابش میگرداند، و هركس مومن برهنهای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند.
16 - قال علیه السلام: إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَ الاَّْرأ الْباطِلَةِ، وَ الْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَ لایُصابُ إلاّ بِالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، و مَنِ اهْتَدی بِنا هُدِی، وَ مَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَ الرَّأی هَلَكَ.(16)
به وسیله عقل ناقص و نظریههای باطل، و قیاسهای فاسد و بی اساس نمیتوان به دین خدا دست یافت؛ تنها وسیله رسیدن به دین واقعی، تسلیم محض میباشد؛ پس هركس تسلیم ما اهل بیت باشد (از هر انحرافی) در امان است و هر كه به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود. و شخصی كه با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین را دریابد، هلاك میگردد.
17 - قال علیه السلام: الدُّنْیا سِنَةٌ، وَ الاَّْخِرَةُ یَقْظَةٌ، وَ نَحْنُ بَیْنَهُما أضْغاثُ احْلامِ.(17)
دنیا همچون نیمه خواب (چرت ) است و آخرت بیداری میباشد و ما در این میان این دو در خواب پریشانیم.
18 - قال علیه السلام: مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ أنْ یَكُونَ مَتْجَرُهُ فی بِلادِهِ، وَ یَكُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحینَ، وَ تَكُونَ لَهُ أوْلادٌ یَسْتَعینُ بِهِمْ(18)
از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نماید و معاشرینش افرادی صالح و نیكوكار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد كه با آنان یاری گردد و كمك حال او باشند.
19 - قال علیه السلام: آیاتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَیَنْبَغی لَكَ أنْ تَنْظُرَ ما فیها.(19)
آیههای قرآن، هر كدام آن، خزینه علوم (خداوند) است، هر گاه خزینهای باز میشود شایسته است كه خوب در آن بنگری.
20 - قال علیه السلام: مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَكَّة لَمْ یَمُتْ حَتّی یَری رَسُولَ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، وَ یَرَی مَنْزِلَهُ فی الْجَنَّةِ(20)
هر كه قرآن را در مكّه مكرّمه ختم كند نمیمیرد مگر آن كه حضرت رسول اللّه و نیز جایگاه خود را در بهشت رؤیت مینماید.
21 - قال علیه السلام: یا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ یَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَ عَظِّمُوهُمْ، فَإنَّ ذلِكَ یَجِبُ عَلَیْكُمْ تُشارِكُوهُمْ فی الاْجْرِ.(21)
شماهائی كه به مكّه نرفته اید و در مراسم حجّ شركت نكرده اید، بشارت باد شماها را به آن حاجیانی كه بر میگردند، با آنها - دیدار و - مصافحه كنید تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شریك باشید.
22 - قال علیه السلام: الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضا، مِنْ أعْلی دَرَجاتِ الْیَقینِ.(22)
راضی بودن به سختترین مقدّرات الهی از عالیترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.
23 - قال علیه السلام: ما مِنْ جُرْعَةٍ أحَبُّ إلی اللّهِ مِنْ جُرْعَتَیْنِ: جُرْعَةُ غَیْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، أوْ جُرْعَةُ مُصیبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(23)
نزد خداوند متعال حالتی محبوبتر از یكی از این دو حالت نیست:
حالت غضب و غیظی كه مؤمن با بردباری و حلم از آن بگذرد و دیگری حالت بلا و مصیبتی كه مؤمن آن را با شكیبائی و صبر بگذراند.
24 - قال علیه السلام: مَنْ رَمَی النّاسَ بِما فیهِمْ رَمَوْهُ بِما لَیْسَ فیِهِ.(24)
هركس مردم را عیب جوئی كند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش كند، دیگران او را متهّم به آنچه در او نیست میكنند.
25 - قال علیه السلام: مُجالَسَةُ الصَّالِحیِنَ داعِیَةٌ إلی الصَّلاحِ، وَ أدَبُ الْعُلَمأ زِیادَةٌ فِی الْعَقْلِ.(25)
هم نشینی با صالحان انسان را به سوی صلاح و خیر میكشاند، و معاشرت و هم صحبت شدن با علما، سبب افزایش عقل است.
26 - قال علیه السلام: إنَّ اللّهَ یُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزینٍ، وَ یُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍشَكُورٍ.(26)
همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزین و غمگینی را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكرگزاری را دوست دارد.
27 - قال علیه السلام:إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ یَشْرُفُ عَلی جَمیعِ جَوارِحِهِ كُلَّ صَباحٍ فَیَقُولُ: كَیْفَ أصْبَحْتُمْ؟
فَیَقُولُونَ: بِخَیْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إ نَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بِكَ.(27)
زبان آدمی بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد هر روز صبحگاهان زبان انسان بر آنها میگوید: چگونه شب را به روز رساندید؟
جواب دهند: اگر تو ما را رها كنی خوب و آسوده هستیم، چون كه ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار میگیریم.
28 - قال علیه السلام: ما تَعِبَ أوْلِیاء اللّهُ فِی الدُّنْیا لِلدُّنْیا، بَلْ تَعِبُوا فِی الدُّنْیا لِلاَّْخِرَةِ.(28)
دوستان و اولیاء خدا در فعالیّتهای دنیوی خود را برای دنیا به زحمت نمیاندازند و خود را خسته نمیكنند بلكه برای آخرت زحمت میكِشند.
29 - قال علیه السلام: لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِی طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.(29)
چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را میدانستند هر آینه آن را تحصیل میكردند گرچه با ریخته شدن خونها و یا فرو رفتن زیر آبها در گردابهای خطرناك باشد.
30 - قال علیه السلام: لَوِ اجْتَمَعَ أهْلُ السّماء وَ الاْ رْضِ أنْ یَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ یَقْدِرُوا.(30)
چنانچه تمامی اهل آسمان و زمین گِرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصیف و تعریف كنند، قادر نخواهند بود.
31 - قال علیه السلام: ما مِنْ شَیْیءٍ أحبُّ إلی اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ، وَ ما شَیْیءٌ أحَبُّ إلی اللّهِ مِنْ أنْ یُسْألَ.(31)
بعد از معرفت به خداوند چیزی محبوبتر از عفت شكم و عورت نیست، و نیز محبوبترین كارها نزد خداوند درخواست نیازمندیها به درگاهش میباشد.
32 - قال علیه السلام: یابْنَ آدَم إ نَّكَ مَیِّتٌ وَ مَبْعُوثٌ وَ مَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَی اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَأعِدَّ لَهُ جَوابا.(32)
ای فرزند آدم (ای انسان، تو) خواهی مُرد و سپس محشور میشوی و در پیشگاه خداوند جهت سوال و جواب احضار خواهی شد، پس جوابی (قانع كننده و صحیح در مقابل سؤالها) برایش مهیّا و آماده كن.
33 - قال علیه السلام: نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِی وَجْهِ أخِیهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَة.(33)
نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روی علاقه و محبّت عبادت است.
34 - قال علیه السلام: إیّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الْفاسِقِ، فَإنّهُ بائِعُكَ بِأكْلَةٍ أوْ أقَلّ مِنْ ذلِكَ وَ إ یّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّی وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فی كِتابِ اللّهِ.(34)
بر حذر باش از دوستی و همراهی با فاسق چون كه او به یك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم، تو را میفروشد؛ و مواظب باش از دوستی و صحبت كردن با كسی كه قاطع رحم (كسی كه ارتباط خویشاوندی را بریده) میباشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون یافتم.
35 - قال علیه السلام: أشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتی یُعایِنُ فیها مَلَكَ الْمَوْتِ، وَ السّاعَةُ الَّتی یَقُومُ فیها مِنْ قَبْرِهِ، وَ السَّاعَةُ الَّتی یَقِفُ فیها بَیْنَ یَدَیِ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالی، فَإمّا الْجَنَّةُ وَ إمّا إلَی النّارِ.(35)
مشكلترین و سختترین لحظات و ساعات دورانها برای انسان، سه مرحله است:
1 - آن موقعی كه عزرائیل بر بالین انسان وارد میشود و میخواهد جان او را برگیرد.
2 - آن هنگامی كه از درون قبر زنده میشود و در صحرای محشر به پامی خیزد.
3 - آن زمانی كه در پیشگاه خداوند متعال - جهت حساب و كتاب و بررسی اعمال - قرار میگیرد و نمیداند راهی
36 - قال علیه السلام:إ ذا قامَ قائِمُنا أذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شیعَتِنا الْعاهَةَ، وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كُزُبُرِ الْحَدیدِ، وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أرْبَعینَ رَجُلاً.(36)
هنگامی كه قائم ما ( حضرت حجّت، روحی له الفدأ و عجّ) قیام و خروج نماید خداوند بلا و آفت را از شیعیان و پیروان ما بر میدارد ودلهای ایشان را همانند قطعه آهن محكم مینماید، و نیرو و قوّت هر یك از ایشان به مقدار نیروی چهل نفر دیگران خواهد شد.
37 - قال علیه السلام: عَجَباً كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناء وَ تَرَكَ دارَالْبقاء.(37)
بسیار عجیب است از كسانی كه برای این دنیای زودگذر و فانی كار میكنند و خون دل میخورند ولی آخرت را كه باقی و ابدی است رها و فراموش كرده اند.
38 - قال علیه السلام: رَأیْتُ الْخَیْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِی أیْدِی النّاسِ.(38)
تمام خیرات و خوبیهای دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران میبینم (یعنی قناعت داشتن ).
39 - قال علیه السلام: مَنْ لَمْ یَكُنْ عَقْلُهُ أكْمَلَ ما فیهِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ أیْسَرِ ما فیهِ.(39)
كسی كه بینش و عقلش كاملترین چیزش نباشد هلاكتش آسانترین چیزش است.
40 - قال علیه السلام:إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَ كَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَ قِلَّةُ ریائِهِ، وَ حِلْمُهُ، وَ صَبْرُهُ، وَ حُسْنُ خُلْقِهِ.(40)
همانا معرفت و كمال دین مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهایی است كه به حالش سودی ندارد.
همچنین از ریاء و خودنمایی دوری جستن و در برابر مشكلات زندگی بردبار و شكیبا بودن و نیز دارای اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است.
1- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 141، ح 3.
2- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 3.
3- مشكاة الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385، ح 48.
4- مشكاة الا نوار: ص 246، بحارالا نوار: ج 67، ص 64، ح 5.
5- تحف العقول: ص 186، بحارالا نوار: ج 71، ص 12، ح 2.
6- تحف العقول: ص 203، بحارالا نوار: ج 75، ص 139، ح 3.
7- تحف العقول: ص 210، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
8- تحف العقول: ص 201، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
9- مشكاة الا نوار: ص 232، س 20، بحارالا نوار: ج 78، ص 50، ح 77.
10- مشكاة الا نوار: ص 166، س 3.
11- مشكاة الا نوار: ص 157، س 20.
12- مشكاة الا نوار: ص 207، س 18.
13- مشكاة الا نوار: ص 229، س 10، بحارالا نوار: ج 78، ص 141، ح 3.
14- أعیان الشّیعة: ج 1، ص 645، بحارالا نوار: ج 78، ص 158، ح 19.
15- مستدرك الوسائل: ج 7، ص 252، ح 8.
16- مستدرك الوسائل: ج 17، ص 262، ح 25.
17- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 343، س 20.
18- وسائل الشیعة: ج 17، ص 647، ح 1، ومشكاة الا نوار: ص 262.
19- مستدرك الوسائل: ج 4، ص 238، ح 3.
20- من لا یحضره الفقیه: ج 2، ص 146، ح 95.
21- همان مدرك: ج 2، ص 147، ح 97.
22- مستدرك الوسائل: ج 2، ص 413، ح 16.
23- مستدرك الوسائل: ج 2، ص 424، ح 21.
24- بحار الا نوار: ج 75، ص 261، ح 64.
25- بحارالا نوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.
26- كافی: ج 2، ص 99، بحارالا نوار: ج 71، ص 38، ح 25.
27- اصول كافی: ج 2، ص 115، وسائل الشّیعة: ج 12، ص 189، ح 1.
28- بحارالا نوار: ج 73، ص 92، ضمن ح 69.
29- اصول كافی: ج 1، ص 35، بحارالا نوار: ج 1، ص 185، ح 109.
30- اصول كافی: ج 1، ص 102، ح 4.
31- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 41، ح 3.
32- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 70، ص 64، ح 5.
33- تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 78، ص 140، ح 3.
34- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26.
35- بحار الا نوار: ج 6، ص 159، ح 19، به نقل از خصال شیخ صدوق.
36- خصال: ج 2، ص 542، بحارالا نوار: ج 52، ص 316، ح 12.
37- بحارالا نوار: ج 73، ص 127، ح 128.
38- اصول كافی: ج 2، ص 320، بحارالا نوار: ج 73، ص 171، ح 10.
39- بحارالا نوار: ج 1، ص 94، ح 26، به نقل از تفسیر امام حسن عسكری علیه السلام.
40- تحف العقول: ص 202، بحارالا نوار: ج 2، ص 129، ح 11.
«هرکس نداند کاری را از کجا آغاز کند،از به سرانجام رساندن آن درماند».
امام جواد (علیه السلام)
(بحارالانوار،ج71،ص340)
**************************************